سهم من از بودن تو
يه پنجره با يه قفس
يه حنجره بي هم نفس
سهم من از بودن تو
يه خاطره ست همين و بس
_____________________
تو اين مثلث غريب
ستاره ها رو خط زدم
دارم به آخر مي رسم
از اون ور شب اومدم
_____________________
يه شب كه مثل مرثیه
خيمه زده رو باورم
مي خوام تو اين سكوت محض
صدات و از ياد ببرم
_____________________
بذار كه كوله بارم و
رو شونه شب بذارم
بايد كه از اينجا برم
فرصت موندن ندارم
_____________________
من از تبار غربتم
از آرزو هاي محال
قصه ما تموم شده
با يه علامت سوال
+ نوشته شده در یکشنبه بیست و سوم مهر ۱۳۹۱ ساعت 12:47 توسط سيد جعفر
|
پایان قصه های بهاران مبارک است/آغاز فصل سرد زمستان مبارک است/این رای ها که رمز فرج را نشانه رفت/بر حلقه های فکری پنهان مبارک است/آمد دوباره موسم نسیان آن امام/این موج خشم و حمله به ایمان مبارک است/شب های تار و کلبه بی نور مومنان/منع سخن ز حجت یزدان مبارک است/اما حقیقت است امامی که غائب است/شاهد میان خیل شهیدان مبارک است