تا آخر ایستاده ایم

جمال چهره تو حجت موجه ماست

جمال چهره تو حجت موجه ماست
بنظرم دو کتاب "آتش بدون دود" و "بر جاده های آبی سرخ" مرحوم نادر ابرهیمی به نوعی مکمل یکدیگرند یعنی باید اونها رو پشت سر هم خوند تا به کلیت مفهوم مورد نظر نویسنده پی برد. کتاب اول درباره استبداد پهلوی است که در قالب زندگی صد سال گذشته مردم ترکمن و ظلم پهلوی اول و دوم بر اونهاست. کتاب دوم اما به سیصد سال عقب تر و مسئله مهم استعمار می پردازه که متاسفانه نپرداختن به اندازه به اون منشا خیلی از بدفهمی های امروز ماست. البته حکایت نوشتن کتاب دوم هم چیز بسیار عجیب و غریبیه! و بقدری دور از ذهنه که باور پذیر نیست! شرح همه مشکلاتی که بر نویسنده رفت تا این کتاب نوشته نشه و پای چه کسایی که به اون باز نشد از آقای زم سازمان تبلیغات گرفته تا ابراهیم حاتمی کیا!
بهرحال...کتاب "بر جاده های آبی سرخ" زندگی میرمهنای دوغابی و ایستادگی تاریخی وی مقابل هلندی ها و انگلیسی ها رو روایت می کنه و بناچار به روایت هم دوره ای های این قهرمان هم می پردازه...افرادی مثل شاهرخ میرزای افشار و کریمخان زند و ...مطلب پیش رو بریده ای از این کتاب و مربوط به مکالمه یکی از مشاوران اعظم میرمهناست با کریمخان زند که درباره تکه تکه شدن ایران هشدار میده.
با توجه به مسائل تاسف بار این روزهای کشور و از اونطرف ذوق زدگی های امثال بی بی سی فارسی ها، مطالعه این پند حکیمانه خالی از لطف نیست:

"...ما حریصانه به جان هم افتاده ایم، و بیگانگان، تمامی شان، غرق سرورند از این به جان هم افتادن ما، و در کمین نشسته اند و بزخو کرده اند تا روزی را ببینند که همه ما بیشتر خواهان، از رمق افتاده باشیم و از میان بردن تک تک ما و حتی همه ما با هم کاری آسان شده باشد. هفت نیمه جان، به یک جاندار استوار نمی ارزد. انگلیسی ها، روس ها، هلندی ها، پرتغالی ها، فرانسوی ها، عثمانی ها و عرب ها...این ها دشمنان بدکردار ما هستند، که ما تیری هم، سالیان سال است به جانب آنها نمی اندازیم تا قدری آسودگی وجدان حس کنیم! پس، حضرت کریم خان! به اعتقاد مخلص، برای وصول به یکپارچگی و قدرت مقابله با اجانب، هر چه کمتر بکشیم، بیشتر سود برده ایم... والسلام!
.
.
پی نوشت: بعنوان یه خبرنگار اگر سهمی در روی کار آمدن این مجلس داشتم رسما عذرخواهی میکنم