مبادا مردم را تحقیر و صدای آنان را خفه کنی/ ميدان را براي اعتراض مردم باز كن
در فرماني كه علي (ع) به مالك اشتر نوشته است به والي و استاندار مصر كه از طرف او تعيين شده است مينويسد: "به مردم درس آزاد منشي بده كاري نكني كه چون تو مافوق مردم هستي مردم را ساكت كني.مردم را تحقير كني صداي مردم را خفه كني به دليل اينكه تو مافوق هستي و آنها مادون چرا؟اول تهديدش ميكند: تو بالا دست و بالاسر اين مردم هستي چون حاكم بر آنها هستي اما آن كسي كه تو را والي قرار داده، بالاسر توست(يعني من در كمين تو هستم.اگر تخلف كني ميداني با تو چه خواهم كرد؟)بعد ميگويد:و بالاسر آن كسي كه به تو فرمان داده يعني بالاسر من خداي متعال است كه از من ميپرسد. بعد ميگويد:به مردم جرئت و شهامت بده ميدان را براي اعتراض مردم باز كن بگذار بيايند حق خودشان را از تو مطالبه كنند و نترسند. چرا مردم بايد از والي و حاكم خودشان ترس و رعب داشته باشند؟ بعد ميگويد: من از رسول خدا مكرر شنيدم كه ميفرمود:هرگز ملتي به قداست نخواهد رسيد تا آن وقتي كه وضع آن ملت به حالتي درآيد كه ضعفا و ناتوانان حقشان را از انبيا و اقويا بگيرند بدون آنكه لكنتي به زبانشان بيافتد و تعتعه اي در زبان پيدا كنند(يعني بدون آنه از ترس و بيم خود را ببازند) فرمود مادامي كه ملتي اينگونه است كه ضعيف از قوي ميترسد اين ملت رستگار نخواهد شد. هروقت كه ترس و بيم ها رفت و شهامتها و شجاعتها جايش را گرفت، ضعيف بدون ترس و بيم حق خويش را از قوي مطالبه كرد آنوقت اين ملت شايسته زندگي و شايسته تمجيد است."
در دوره مدينه كه شهرت سپاه اسلام در همه جا پيچيده بود(چون هرجا كه ميرفتند فتح ميكردند و جاهايي را فتح ميكردند كه عرب باور نميكرد كه يك عده كم در مدينه بتوانند مثلا قبيله قطفان و قبيله هوازن را شكست بدهند و مكه را فتح كنند) كساني كه از دور نگاه ميكردند پيغمبر اسلام مرد هولناكي به نظرشان ميامد. روي سابقه ذهني كه داشتند خيال ميكردند پيغمبر با دبدبه و هيمنه حركت ميكند اگر از كنارش بگذري و احترام بجا نياوري ميگويد جلاد فورا گردن تو را بزند!. مردي آمد مدينه خدمت ايشان. شكايتي يا حرفي داشت. تا آمد حرف بزند روز آن سابقه ذهني كه داشت زبانش از ترس به لكنت افتاد. پيغمبر ناراحت شد، فرمود چرا اينطور شدي؟ من كه پادشاه نيستم تو خيال كرده اي كه من يك پادشاهم كه از من ميترسي؟ من كه جبار و ستمگر نيستم. من يك انسانم مثل تو. پسر آن زني هستم كه با دست خودش شير بز را ميدوشيد. بيا جلو.او را در بغل گرفت و فشار داد:"برادر! من انساني مثل تو هستم" نميخواهد مردمش از او مرعوب شوند برعكس ميخواهد كه مردمش شهامت و جرئت داشته باشند حتي در مقابل حاكم.

در نهج البلاغه در آن خطبه معروف درباره رابطه والي و حاكم با رعيت از يك طرف و رابطه رعيت با حاكم از طرف ديگر مطالبي بيان ميفرمايد:"وقتي كه جمله را بيان كرد، شخصي تحت تاثير كلمات اميرالمومننين قرار گرفت و شروع كرد به ستايش و مداحي كردن. امام سخن او را قطع كرد و فرمود:از من مداحي و ستايش نكنيد. برعس اگر به نظرتان ميرسد كه در كارها نقص و عيبي هست آنها را براي من بازگو كنيد. به جاي مداحي كردن نقاط ضعفي را كه در مجموع كارها ميبينيد به من گزارش كنيد و بگوييد"
ص ۱۲۷ فرمان امام علی(ع) به مالک
(استاد شهید مطهری)
...........................
بعدالتحریر۱: "رئیس پلیس مبارزه با قاچاق کالا و ارز نیروی انتظامی از انهدام 400 باند شبکه ای قاچاق در کشور در طول 6 ماهه نخست سال جاری خبر داد و گفت: در این مدت 53 هزار قاچاقچی دستگیر شده اند."...به اعداد توجه کنید
بعدالتحریر۲:برای مطلب قبلی کسی کامنت نذاشته...به افسردگی حاد دچار شدم! وبلاگ قبلیمو میخوام!!
بعدالتحریر۳: از چند وقت پیش -مشخصا ایام بعد از انتخابات- برام سوال بود که در حالی که الان بچه های دبستانی ما برای امثال هاشمی و موسوی و کروبی بلافاصله تشبیه تاریخی اونها مثل طلحه و زبیر رو میارن! یا برای منافقین و یا آقازاده ها کلی تابحال مطلب تاریخی از صدر اسلام خوندیم و نوشتیم، برای خودسرها و چماق بدستها و اونایی که به کوی حمله کردن و غیره که ادعای دفاع از ولایت دارن هم نمونه تاریخی داریم یا نه؟ جوابمو از سریال مختارنامه گرفتم. دست آقای میرباقری درد نکنه.
بعدالتحریر۴: حاجی سیدتو کشتن!
مرتضی کیا: "تلویزیون کار خودش را میکند، تو هم مشغول کارهای خودت هستی. ناگهان عربده های یک بسیجی رزمنده، مزاحم بی تفاوتی تو می شود، ناخودآگاه باید صفحه تلویزیون را نگاه کنی. بسیجی بیسیم چی در بحبوحه عملیات نیروهای سپاه اسلام علیه جبهه کفر جهانی عاجزانه مشغول ناله و زاری پشت بیسیم و رساندن این پیام به فرمانده که :"حاجی سیدتو کشتن!". همین چند ثانیه را هم حاضر نیستی درباره جنگ در ذهنت بگذرانی و به این شکل تصور کنی. نه عربده های عاجزانه آن بسیجی رزمنده، نه موهای سشوار کشیده اش ، نه لباس خاکی اتو کشیده اش و نه صورت نورانی و لپ های گل انداخته اش ، هیچ کدام را نمی توانی باور کنی . فقط پراکنده چیزهایی را از شنیده ها و خوانده هایت از جریان اصیل جنگ یا به قول خودشان "اوراقی های جنگ" در ذهنت میگذرانی تا از یادت نرود. تا از یادت نرود که موقع عملیات و در لحظه "نقطه رهایی" قدیمی تر ها و باسابقه های عملیات ها همدیگر را پیدا می کردند و به هم قول می دادند که در حین عملیات اگر ریز ریز هم شدند کسی بی تابی نکند، تا وقتی برگشتند دوکوهه، آن وقت هر چقدر خواستند گریه کنند... تا از یادت نرود معنویت جبهه ها بخاطر مدت زمان روی مهر بودن پیشانی بسیجی ها نبود ... تا از یادت نرود بسیجی وقتی پایش قطع می شد، سینه اش می شکافت، از گوش و حلق و بینی اش به خاطر کثرت مداومت بر موشک انداختن و ... لخته های خون می آمد، تازه دهانش را پر از گل می کرد تا ناله اش بلند نشود که هم روحیه بچه ها تضعیف نشود و هم عملیات لو نرود...
همین چند خط مقایسه کافی است تا بدانیم "تلویزیون" چی ها در این دو دهه بعد از جنگ چه را چطور روایت کردند. تازه در تمام این سال ها روایت ظاهر دفاع مقدس این چنین ناقص و مبهم بلکه منحرف کننده است و الا در مورد باطن و هدف دفاع مقدس و "جنگی که هست" آقایان(!) خفقان اختیار کرده اند و "تند نوشته" ی امام (ره) به مناسبت پایان جنگ - پیام قطعنامه- در تمام ادبیات دفاع مقدس سانسور می شود و کان لم یکن تلقی می شود. حال فکر کنید که این "تلویزیون" بخواهد فیلم "امام علی" بسازد همان طور که ساخت و بخواهد علی (ع) را نشان دهد همان طور که نشان داد "البته قطام را !!"
نمیتونم خوشحالیمو از انتخاب مرتضی کیا به مسئولیت بسیج دانشگاه تهران ابراز نکنم. این خوشحالی از دو جنبه است.اول اینکه حق به حقدار رسید هرچند با تاخیر، دوم اینکه ...
"من همیشه حسرت میخورم که چرا ۲سال زودتر به دنیا نیومدم ۲سال زودتر مدرسه نرفتم و۲ سال زودتر به دانشگاه نیومدم تا بتونم بیشتر با مرتضی کیا باشم.مسئول اسبق بسیج دانشکدمون.خیلی دوستش دارم...خیلی..." اینجا
بعدالتحریر۵:محمدمهدی عسگرپور در مصاحبه با هفته نامه پنجره: نظام جمهوری اسلامی در حوزه سینما و تلویزیون حداقل از سال ۶۰ به بعد سفره را به اندازه کافی برای برادران حزب الله باز گذاشت!! دوباره مطلب مرتضی کیا رو بخونید
بعدالتحریر۶: رهوا: مشايي تالي تلو احمدي نژاد است!! اینجا
بعدالتحریر۷: این صفحه رو دیده و باز هم به احمدی نژاد افتخار کنید. اینجا
بعدالتحریر۸: حالا هم که آقای رئیس جمهور بیش از دو سه تا را جایز میدانند...!!! اینجا
...................
بی ربط نوشت: چه کسی باور کرد/ جنگل جان مرا/ آتش عشق تو خاکستر کرد
پایان قصه های بهاران مبارک است/آغاز فصل سرد زمستان مبارک است/این رای ها که رمز فرج را نشانه رفت/بر حلقه های فکری پنهان مبارک است/آمد دوباره موسم نسیان آن امام/این موج خشم و حمله به ایمان مبارک است/شب های تار و کلبه بی نور مومنان/منع سخن ز حجت یزدان مبارک است/اما حقیقت است امامی که غائب است/شاهد میان خیل شهیدان مبارک است